اقتصاد اسلامي و نئوليبرال‌هاي ايراني

دكترحسين رفيعي

درمسائل اقتصادي قانون اساسي را هم دور زديم.

اقتصاد اسلامي و نئوليبرال‌هاي ايراني

نئوليبرال‌هاي مملكت ما كه طرفدار «اقتصاد سرمايه‌داري» هستند مرتباً تبليغ مي كنند كه: «اقتصاد اسلامي نداريم» واستدلال خود را متكي مي‌كنند به اينكه چون «شيمي اسلامي»، «فيزيك اسلامي نداريم»؛ پس اقتصاداسلامي هم نداريم. اين مغالطه‌اي بيش نيست. اگر منظورشان از «اقتصاد اسلامي» مهندسی كردن «فلسفه اقتصاد اسلامي» ‌است، راست مي‌گويند ولي اگر مراد آنها منكرشدن اين است كه فلسفه اقتصاد اسلامي و يا اقتصاد سياسي اسلامي نداريم- كه عموماً اين است – همان‌طور كه گفته شد، مغالطه اي بيش نيست و در بهترين حالت از آن «جهل» مستفاد مي‌شود تا «غرض».

درحالي‌كه اين شائبه ي قوي وجود دارد كه نظام سرمايه داري براي جلوگيري از بيان هر فلسفه اقتصادي اي كه بتواند با آن رقابت كند، جلوگيري مي‌كند و آنرا ملكوك مي‌نمايد.

نتيجه عملي اين نوع تبليغ، اين خواهد شد كه پس از فروپاشي شوروي و چرخش چين به سمت اقتصاد بازار، تنها: «اقتصاد علمي درجهان، اقتصاد سرمايه‌داري است».

در 16 سال گذشته اين نگرش، موقعيت اجرايي هم پيدا كرده است. آثار و عواقب آن‌ هم ملموس و عيني شده است كه به آن خواهم پرداخت.

واقعيت اسلام و اقتصاد اسلامي، چيزي غير ازاين دو نگرش است كه گر چه به ظاهر باهم اختلاف دارند ولي دو روي يك سكه هستند كه در عمل يكديگر را تقويت هم مي‌كنند.

اهميت اقتصاد دراسلام از ديدگاه طالقاني

آيت الله طالقاني ازسال 1327 كه «اسلام و مالكيت» را چاپ كرد تا 30 تير1358، 47 روز قبل از وفاتش، يكي از دغدغه‌هاي جدي او مسائل اقتصادي بوده است. درتفاسير خود، سخنراني‌ها، مصاحبه‌ها و منابر به اهميّت امر مهم اقتصاد پرداخته است آن‌هم با روش مدرن و علمي، و او اولين روحاني است كه به مسئله اقتصاد با روش جديد پرداخته است. پس از وي، آيت الله صدركتاب «اقتصاد ما» را نوشت و آيت الله مطهري كتاب «بررسي اجمالي مباني اقتصاد اسلامي» را كه متأسفانه درايران شانس انتشار پيدا نكرد. و عملاً نظرات اقتصادي يك فقيه كه تمام كتابهايش مورد تأييد آيت الله خميني قرار گرفته بود سانسور شد!*پس از انقلاب برادران حكيمي 4 جلد از كتاب ارزشمند «الحيات» را به جمع آوري آيات و روايات مربوط به اقتصاد اختصاص دادند و امكانات خوبي را براي محققين فراهم كردند. برادران حكيمي نيز متهم شدند كه «چرا آيات و روايات كمونيستي اسلام را جمع آوري كرده‌اند!» درحالي كه اسلام حداقل 1200 سال پیش از كمونيسم ظهور كرده است.

نگاه طالقاني به اسلام، و بالتبع به فلسفه اقتصاد اسلامي از اعتقاد او به جامعيت اسلام برمي‌خواست كه درنظرات او به دمكراسي، آزادي و انسان دوستي تبلور يافته است.

طالقاني به مفهوم كارشناس مسائل اقتصادي و يا كسي كه مباني اقتصاد اسلامي را مهندس مي‌كند، در اينجا مطرح نمي‌باشد. اويك «فيلسوف اقتصاد اسلامي» است. او یک مفسر قرآن، مجتهد و کسی است که اقتصاد را سیاسی و فلسفی می بیند.

طالقاني با كار تحقيقي خود در «مالكيت در اسلام»، تفسير آيات 275 تا 284 سوره بقره، تفسير آيات 25 سورة حديد، 18 آل عمران و 135 سوره نساء و تفسير آيه 21 سوره آل عمران و مصاحبه راديو تلويزيوني دوم خرداد 1358 و گفتگو با خبرنگاران داخلي و خارجي دراسفند 1357 و سخنراني ميدان بهارستان در30 تير 1358، نظرات خود را در مورد «فلسفه اقتصاد اسلامي» و «اقتصاد سياسي» اسلام، بيان كرده است.

آقاي طالقاني صريح و شفاف نظراتش را در رابطه با اساسي‌ترين مباني اقتصادي جهان امروز بيان كرده است. اين مباني كه چارچوب نظري اقتصاد اسلامي را در ديدگاه طالقاني بيان مي‌كنند عبارتند از:

سرمايه داري 2- استثمار 3-قسط 4- ربا 5- مالكيت

و طالقاني با بيان نظرات خود، داراي يك مكتب اقتصادي است كه كم و بيش نظرات او دربخش اقتصادي قانون اساسي هم تبلور يافته است ولي در 27 سال گذشته، امكان اجراي آن پيش نيامده و يا عملاً با تغيير جدي مواجه شده است و ما قبل از اينكه نظرات آقاي طالقاني را درمورد 5 مورد فوق الذكر بيان كنيم، نظري اجمالي خواهيم داشت به شرايط اقتصادي- اجتماعي جامعه ايران در وضع فعلي تا مقايسه‌اي باشد با آنچه طالقاني گفته است و آنچه امروز با آن روبرو هستيم.

شرايط اقتصادي – اجتماعي

گزارش ربع قرن عملكرد جمهوري اسلامي از طرف سازمان مديريت و برنامه‌ريزي بيان مي‌كند كه: توليد سرانه متوسط سالانه 9/. درصد و درآمد سرانه سالانه متوسط 2/1 درصد رشد منفي داشته اند. درآمد سرانه از صادرات نفت خام درسال 56، 672 دلار ودرسال 81 به 160 دلار كاهش يافته است. توجه داشته باشيم اگر امروز نفت را بشكه‌اي 60 دلار مي فروشيم ، به لحاظ قدرت خريد، معادل 15 دلار سال 57 مي‌باشد.

اتلاف سرمايه ملي: معاونت سلامت وزارت بهداشت اعلام كرده است كه درسال 1380، 4 ميليون سال عمر مردم ايران به دليل ترافيك و بيماريهاي قلبي ازدست رفته يعني30 ميليارد دلار(هرسال عمرانسان 6 ميليون تومان ، یا 7500 دلار ارزش دارد.)(ياس نو 11/9/82)

فرار مغزها: فرار مغزها در دوران بعد از انقلاب حدود 400 ميليارد دلار و در سال 1380، معادل 38 ميليارد دلار بوده است. اداره گذرنامه اعلام كرده است كه درسال 82 ، هرروز به طور متوسط 15 كارشناس ارشد، 3/2 دكترا، و 547 نفر با مدرك ليسانس ازكشور خارج شده‌اند (شرق 6/10/82 و ايران 26/8/83) و صندوق بين المللي پول اعلام كرد كه هرسال 150 تا 180 هزار ايراني با تحصيلات دانشگاهي از ايران خارج مي شوند و آن را معادل خروج 11 ميليارد دلار، برآورد کرده است (دنياي اقتصاد – شهريور 1384).

فرار سرمايه: با ارزش دلار سال 1382، در40 سال گذشته 3800 ميليارد دلار بوده است. (موسسه تحقيقاتي تدبير اقتصاد، ايران 14/8/82 و شرق 4/9/82)

قاچاق كالا‌: درسالهای گذشته بين 10 تا 15 ميليارد دلار بوده است (با اين حجم واردات قاچاق سالانه بين 1 تا 5/1 ميليون شغل ازدست مي رود).(ياس نو 23/6/82 و شرق 28/11/83)

محاسبات مرحوم دكتر عظيمي مي گويد كه: 40 درصد نيروي كار ايران بيكار است و درتوليد ملّی نقشي ندارد. (ياس نو 25/2/82)

4 ميليون معتاد درايران وجود دارد(3/2/84 شرق). براساس اين تحقيق درسال 1383 مواد مخدر 99472 ميليارد ريال (11 ميليارد دلار) شامل هزينه‌هاي خريد و مصرف مواد، كاهش بهره‌وري و مشاركت اجتماعي مصرف كنندگان و قاچاقچيان، هزينه‌هاي دولت در زمينه كاهش تقاضا و مقابله باعرضه، هزينه‌هاي آسيب‌هاي اجتماعي و …. به اقتصاد ايران ضربه زده است. به عبارت ديگر سهم خسارت هاي مواد مخدر به اقتصاد ملي ايران به درآمد ملي 29 درصد و اين بيش از نصف درآمد نفتي و گاز ايران بطور متوسط درسالهاي گذشته مي‌باشد.

رئيس سازمان جوانان: 40 درصد جوانان دچار آسيب روحي هستند (ياس نو 9/4/82)

2 ميليون نفر از جوانان 11تا 16 ساله ترك تحصيل دارند(معاون وزارت آموزش و پرورش جرايد 13/7/82)

10- 21درصد كساني كه در بيمارستان بستري مي‌شوند مجبورند تمام دارائي خود را بفروشند(ياس نو11/9/82)

11- سالانه حدود 7ميليون جرم اتفاق مي‌افتد (رئيس دادگستري خراسان شرق 12/7/8). یعنی از هر 7 نفر بالای 15 سال یک نفر مجرم است.

12-نقش دانايي درتوليد ثروت: محاسبات بانك جهاني مي گويد كه نقش نيروي انساني درتوليد ثروت در ژاپن به تركيه و ايران بشرح زير است:

نقش نيروي انساني در ژاپن 80%، ثروت فيزيكي 18%، ثروت طبيعي 2%.

نقش نيروي انساني درتركيه 72%، ثروت فيزيكي 15%، ثروت طبيعي 13%.

نقش نيروي انساني درايران 34%، ثروت فيزيكي 37%، ثروت طبيعي 29%.

                           (دكتر فرشاد مومني فرهنگ انديشه، سال دوم، شماره هفتم، پائيز 1382)

13- خط فقر براي يك خانواده 5 نفري ، 250 هزارتومان در شهرهاست(رئيس سازمان مديريت و برنامه‌ريزي آفتاب يزد 8/4/84)

5/1 ميليون خانوار ايراني، ماهانه با 43 هزار تومان زندگي مي‌كنند (وزيررفاه وتامين اجتماعي شرق 22/12/83)

افراد زيرخط فقر رابين 8 تا 20 ميليون نفر اعلام كرده‌اند. (شرق 23/9/83 و سايت بازتاب كد خبر 21110)

14- بهرة بانك‌ها تا 30 درصد هم مي‌رسد و طبق نظر رئيس كل بانك مركزي نرخ سود در بازار آزاد بين 36 تا 90 درصد است (دنياي اقتصاد 1/11/83).

15- 8 ميليون حاشيه نشين دراطراف شهرها وجود دارد كه مي‌توانند بستر خطرناكي براي تحولات غيرقابل كنترل باشند.

حال بااين مقدمه به سراغ نظرات آيت الله طالقاني در رابطه با مباني اقتصاد اسلامي مي‌رويم:

نظرات آقاي طالقاني در مورد ربا

ربا درميان همه ملل و اديان ناپسند و رباخوار مطرود و ملعون بوده است(از عهدعتيق و عهدجديد)

ربا خواري گناه بزرگيست كه به آن بيم خلود در عذاب و جنگ با رسول خدا داده شده است.

3- پس از انقلاب صنعتي غرب، سيستم اربابي (فئودالي) به سرمايه‌داري بي بند تبديل شد و ربا در متن زندگي اقتصادي درآمد. ربا به شكل اضعاف مضاعف درآمد1.

4- ربا به محاق رفت: (پيچيدگي اقتصاد سرمايه‌داري ، شناخت ربا را مشكل ساخته است).

5-دكترشاخت اقتصاددان مشهور آلماني درانجمن اقتصاد دمشق در 1953: «با بررسي رياضي و دقيق اثبات نمود كه بهره وسود خالص همة نيروهاي كار و توليد را رباخواران مي‌برند و ديگران گاه سود و گاه زيان دارند».

6- رباخواري منشاء ظلم، بردگي، بروز طبقات متخاصم و انقلاب‌هاي خونين مي‌شود2.

رفتارعملي آقاي طالقاني با رباخواران را مي‌توان حد نفرت اواز اين پديده پليد دانست بطوري كه مهندس عبدالعلي بازرگان (مجله سروش، شهريور1358)؛ از برخورد سرد و خشن آقاي طالقاني با يك طالقاني نزول خوار خبر مي دهد كه آقاي طالقاني رابه ناهار دعوت كرده بود.

  • طالقاني و مالكيت

آيت الله طالقاني نظراتش را در مورد مالكيت چنين جمع بندي مي‌كند:

منشاء علاقه مالي درانسان و تاحدي درحيوانات غريزي و فطري است.

هرمال و فرآورده‌اي كه محصول كوشش شخص و صرف نيازهاي واقعي فرد و اجتماع شود از آن شخص و وابسته به او و جمعي است كه به آن وابسته مي‌باشد به عبارت ديگر از نظر آقاي طالقاني منشاء مالكيت كار است3 (اصل 46 قانون اساسي هم مي‌گويد: «هركس مالك حاصل كسب و كار مشروع خويش است و هيچ كس نمي‌تواند به عنوان مالكيت نسبت به كسب و كار خود، امكان كسب و كار از ديگري سلب كند»).

(اصل 47 قانون اساسي می گوید: «مالكيت شخصي كه از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معين مي‌كند».) و هنوز قانون ضوابط آن را معين نكرده است! آقاي طالقاني بلافاصله براي جلوگيري ازسوءاستفاده، مفهوم مالكيت از ديدگاه خود را با مالكيت سرمايه داري تفكيك مي‌كند و می گوید: «اين گونه مالكيت، نبايد با سرمايه‌داري به مفهوم غربی پس از تحول صنعتی، اشتباه شود چنانکه بسیاری از نوخاستگان دچار این اشتباه هستند»4

  • طالقاني و سرمايه داري

آيت الله طالقاني ابتدا سرمايه داري را به انواع زير در ايران تقسيم مي كند:

انواع سرمايه داري در ایران(مصاحبه 2/خرداد 1358)

1-سرمايه‌داري وابسته به غرب: همه مردم حتي خود سرمايه‌دار استثمار مي‌شود. اين نوع سرمايه‌داري پس از برداشتن نفوذ غرب قهراً از بين خواهد رفت.

2-سرمايه‌داري مربوط به خود غرب: همه چيز، اعم از سياست، دين و مليت را زير نفوذ قرار مي‌دهد كه دركشورهاي سرمايه‌داري حاكم است.

سرمايه‌داري داخلي، بردو مبناست:

الف- زمين و منابع طبيعي: زمين و منابع طبيعي اساساً دراسلام ملي است. آيت الله طالقاني پيش‌بيني مي‌كند كه با اجراي احكام اسلام، اين نوع سرمايه‌داري هم از بين خواهد رفت.

ب- ربا که رباخوار مفسد في الارض است.

درمورد سرمايه‌داري غرب طالقاني مي‌گويد:

1-2 پس از انقلاب صنعتي غرب، سيستم اربابي به سرمايه‌داري بي بندوبار تبديل شد.

2-2 درهاي دوزخ رباخواري از هرسو گشوده شد.

3-2 توليد، تجارت و حكومت به دست سرمايه‌داران افتاد.

4-2 براي سود بيشتر به سنن، افكار و اخلاق مردم مي‌تازند تا هرچه بيشتر آنها را آلوده و تجمل پرست كنند.

5-2 جنگ برمي‌افروزند.

6-2 نخست باچهره تعاون، وامهاي كم بهره و پس از تخريب سرمايه‌داران محلي، بهره‌ها را بالا مي‌برند اقتصادهاي ملي رابي پايه و مايه مي‌كنند.

7-2 افزايش بيكاري ايجاد مي‌كنند به هنگام انفجارآميزشدن وضع اقتصادي، حركت و رونق كاذب ايجاد مي‌كنند. (دوره ركود- رونق سرمايه‌داري،  پل ساموئل سن)

8-2 بهره‌كشي از داخل به خارج منتقل مي‌شود(استعمار)

نكاتي از كارنامه نظام سرمايه‌داري

درشرايط كنوني، نظام سرمايه‌داري برپايه 4 عنصر؛ فقر، سكس، اعتياد و خشونت استوار شده تا به حکومت خود در جهان تداوم دهد.

البته بايد رابطه فرهنگ، تكنولوژي، تمدن، پيشرفت و… غرب را باسرمايه داري و اين 4 عنصر شناسايي كرد كه موضوع ديگري است و به بحث، مربوط نمي‌شود.

فقر: فقر پديده‌اي جهاني شده است بطوري كه مطالعات (UNDP) به ما مي‌گويد:

  • در آمريكا – پيشرفته‌ترين كشور صنعتي جهان – 37 ميليون نفر زير خط فقر هستند (طوفان اخیر آمریکا سياه پوستان فقير را مورد تهاجم قرارداد).
  • 5/1 ميليارد نفر درجهان روزانه با كمتر ازيك دلار زندگي مي‌كنند.
  • بيش از دو ميليارد نفر درخطر كمبود ويتامين آ، يد وآهن هستند.

كه يك ميليارد نفر به اين دليل، مريض و فلج شده‌اند. هزينه رفع اين کمبودها فقط يك ميليارد دلار است(هزينه جنگ عراق، ماهانه 5 ميليارد دلار مي‌باشد)

به دليل مهاجرت به كشورهاي صنعتي، سالانه 500 ميليارد دلار موقعيت شغلي براي نيروي كاركشورهاي جنوب از بين مي‌رود.

دركشورهاي جنوب 700 ميليون نفربيكار هستندو هرسال 40 ميليون به آنها اضافه مي‌شود.

2 – سكس: امروز نظام سرمايه‌داري از چيزي به نام «صنعت سكس» سخن مي‌گويد :

2تا 3 ميليون زن تن فروش در جهان وجود دارد.

800 ميليون نسخه محصولات پورنورگرافي، 180 ميليون Link اينترنتی درآمريكا وجود دارد و در لاس وگاس آمريكا بيش از 200 شركت اين محصولات را توليد مي‌كنند.

250 كانال ماهواره‌اي انحرافات جنسی را تبليغ مي‌كنند و تجارت فحشاء راسامان مي‌دهند.

فقط درآمد صنعت سكس ژاپن سالانه 40 ميليارد دلاراست.

ويروس HIV درآزمايشگاههاي«سيا» سنتز شده است(اين موضوع توسط دولت شوروي دردهه 1980 افشاء شد و درمجله اشپيگل مقاله مفصلي چاپ گرديد)

3- اعتياد: نظام سرمايه‌داري نه تنها مبارزه جدي، با اعتياد نمي‌كند كه آن‌را براي تدوام خود مفيد مي‌داند:

  • 1500 ميليارد دلار و 200 ميليون معتاد درجهان، اين مبلغ حدود تجارت جهاني نفت بوده و از تجارت اسلحه بيشتر است.
  • مشكل كشاورزان افغانستان را – پرداخت كمك براي جلوگيري از كشت ترياك – با 200 ميليون دلار مي‌توان حل كرد.
  • سنتز هروئين دردهة 1950 توسط سيا انجام شده است.
  • قرص‌هاي شيميايي جديد كه سريعاً‌ معتادين را از پا درمي‌آورند، سنتز مراكز تحقيقات شيميايي غربي هستند.

4- خشونت: عملكرد نظام سرمايه‌داري مستقيماً و غيرمستقيم تبليغ خشونت است هم استمرار نظام سرمایه داری با خشونت وهم تبليغ خشونت درجوامع بشري در زيرپوشش دموكراسي:

كودتاهاي انجام شده دركشورهاي اروپائي و جهان سوم درقرن بيستم.

جنگ‌هاي دوران استعماري و دوران امپرياليستي.

فقط امريكا000/800/1 زنداني دارد كه قربانيان خشونت سرمايه‌داري هستند.

تهيه فيلم‌هاي سينمايي مبلغ خشونت؛ واداركردن جوانان به «جرم» و سپس پرونده سازي و زنداني كردن آنها براي تداوم نظام سرمايه‌داري.

عكس العمل به نظام سرمايه‌داري

بهرحال مقابله باعملكرد نظام سرمايه‌داري كه درقرن 19-20 به شكل جنبش‌هاي استقلال طلبانه و ضد امپرياليستي ظاهر مي‌شد درسالهاي اخير به شكل جنبش‌هاي مذهبي نمود پيدا كرده است:

جنبش ميليشياي امريكايي. 5 ميليون مسلح طرفدار قانون اساسي با مباني مذهبي و خواهان استقلال ايالات.

طالبانيسم و القاعده‌گري دركشورهاي اسلامي.

فرقة مذهبي آئوم در ژاپن كه مردم عادي را در ايستگاه قطار زيرزمين مسموم كردند.

اينكه امروز، پس از فروپاشي شوروي و شكست سوسياليسم حکومتی، گرايش بيشتر روشنفكران طرفدار ماركسيسم به يكنوع سوسياليسم پارلماني و توده‌هاي مردم به يك نوع مذهب تهاجمي تروريستي، معطوف شده است، جاي خيلي تفكر و تعمق دارد. درجامعه ما، و درمنطقه اسلامي ما اهمیّت موضوع دوچندان مي‌شود و تحولات جامعه ايران هم در25سال گذشته و گرايشات شديد ظاهراً ‌مذهبي، هم مي‌تواند متأثر از تحولات اقتصادي باشد.

قسط واستثمار از ديد طالقاني

در سخنراني 30 تير 1358 درتفسير آيات 25 سوره حديد، 18 آل عمران و 135 سوره نساء قسط را چنين تعريف مي‌كند:

«قسط يعني حق هركسي را به او دادن، قسط يعني هركسي را در موقع خود قراردادن، قسط يعني ثمره كار و فكر هركسي را به خودش برگردانيدن، نفي استثمار.

استثمار، يعني بهره‌كشي انسان از انسان كه بدترين پديده‌اي است كه درجوامع بشري از ابتداي تاريخ، بشري كه خدا او را مختار و متفكر و آزاد آفريده تا از منابع طبيعي بهره‌مند شود و منابع طبيعي را استثمار كند؛ بعد همين شد که افراد خودش را استثمار مي‌كند. يعني بهره‌كشي انسان از انسان و اين پست‌ترين، بدترين پديده‌اي است كه درتاريخ پيش آمده و هنوز دردنيا ريشه دارد. درهمه جاي دنيا هم استثمار هست، درتمام كشورها، فقط فرقي كه مي‌كند دربعضي از كشورها استثمارگردولت ها هستند، احزاب هستند، دربعضي ازكشورها، گروهها هستند. پس ما سه شعار داريم. كيست كه اين سه شعار را قبول نداشته باشد؟ «نفي استعمار، نفي استبداد بهرصورت، نفي استثمار».

چندي قبل از فوت خود خطاب به سفير كوبا گفت:

«هركس درهر كجا مبارزه‌اي ضد استعماري، ضداستبدادي و ضداستثماري مي‌كند، مبارزه‌اي اسلامي است».

بيان اين كلمات آن‌هم درآن موقع و باسفيركوبا، بسيارپرمعني است. دراين بيان، طالقاني به محتوا توجه دارد تا به ظاهر. او مرز «خودي» و «غيرخودي» و «بی خدا» و«باخدا» را دراين بيان، از بين مي برد.

درتفسير آية 21 سوره آل عمران، مفهوم قسط را اوج مي‌دهد و غيرمسلماناني‌كه براي برقراري قسط اقدام مي‌كنند را در رديف انبياء قرار مي‌دهد:

«آنهايي كه كفر به آيات مي‌ورزند، آنهايي كه انبياء را بدون حق مي‌كشند، آنهايي كه آمرين به قسط را مي‌كشند، به عذابي اليم بشارت ده».

براي رفع هرگونه شبهه‌اي توضيح مي‌دهد:

«كساني‌كه به تعبيرات قرآن واردند، تكرار «يقتلون الذين یأمرون بالقسط»، متوجهند كه يك گروه دیگري هستند، مردمي كه نداي انبياء را نشنيدند يا نفهميدند، قاصرند نه مقصر. اگر درراه قسط حركت كنند، براي اقامة قسط، قاتلين اينها را، قرآن، دررديف قاتلين انبياء قرارداده و به همه بشارت عذاب داده، اين سعه صدراسلام است.»

تأكيد طالقاني براي ايجاد قسط تا آنجا پيش مي‌رود كه درتفسيرش مي‌گويد: «ضد قسط را بايد به زور آهن سرجاي خود نشاند». «اصل، آزادي است، آزادي به ضميمه قسط، يعني توزيع عادلانه.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *